کتاب بیشتر وقتها انیس و مونس لحظات زندگیاش است و ساعتهای فراغت به مطالعه کتابهای غیردرسی میپردازد. کوثر رضایی متولد سال1381 و ساکن محله شهرک مهرگان است. او به رشتههای مهندسی علاقهمند است و به همین سبب رشته ریاضیفیزیک را برای دوره دبیرستان انتخاب کرده است، اما تشویقهای مربی پرورشی و دبیر ادبیات سال دهم باعث شده است که او به نقد ادبی علاقهمند شود و در این حوزه نیز فعالیت کند.
کوثر اولینبار در سال تحصیلی 97-98 و در پایه دهم در این جشنواره شرکت کرد. انتخاب او نقد شعر «عقاب» از پرویز ناتلخانلری بود. تعریف میکند: شعر آقای خانلری وصف حکومت سرد و زمانه خودش، یعنی قبل از انقلاب است. شعر مربوط به سال1349 است. با نقد این شعر توانستم در مرحله ناحیه و استان مقام اول را کسب کنم. بعد به مسابقات کشوری راه پیدا کردم و با اعضای تیم انتخابی که در رشتههای مختلف شرکت کرده بودند، به تهران رفتم و برای رقابت در مرحله کشوری آماده شدم. مسابقه همزمان با عید قربان بود. کسب رتبه دوم کشور در این مسابقات خیلی دلچسب بود.
کوثر رضایی سال هفتم رتبه اول استان را در المپیاد ادبیات از آن خود کرد و سال هشتم نیز رتبه اول ناحیه و سوم استان را به دست آورد
کوثر سال بعد هم در همین جشنواره و در بخش نقد داستان کوتاه شرکت کرد و داستان «مربای شیرین» از هوشنگ مرادیکرمانی را نقد کرد. او میگوید: «مربای شیرین» داستانی آموزنده برای گروه سنی نوجوان و جوان است. درحقیقت راهنمای آنهاست تا خود را نقد کنند و بتوانند با اطمینان بیشتری مسیر زندگی را ادامه دهند.
او باز هم در مرحله ناحیه و استان مقام اول را کسب کرد، اما مرحله کشوری همزمان شد با شیوع کرونا و منع رفتوآمد. آزمون کشوری بهصورت مجازی و از طریق اپلیکیشن شاد و اسکای روم برگزار شد و کوثر مقام دوم این جشنواره را نیز به دست آورد.
سال آخر متوسطه، کوثر سومین سال در جشنواره و نقد داستان شرکت کرد و اینبار کتاب «آتای» و داستان کوتاه «یک پارک نهچندان معروف» به نویسندگی مرجانه ظریف را نقد کرد و دوباره مقام اول ناحیه و استان و بعدش هم باز مقام دوم کشوری را از آن خود کرد. جز اینها، او سال هفتم رتبه اول استان را در المپیاد ادبیات از آن خود کرد و سال هشتم نیز رتبه اول ناحیه و سوم استان را در مسابقات حساس به دست آورد.
همراه با همکلاسیها درباره آثار صحبت میکردیم و بعد نقد نقادهای معروف را میخواندیم
عشق یکی از آموزگارانش به ادبیات، او را هم سر ذوق آورده بود: خانم قروقچیان، دبیر ادبیات سال دهم، وقتهای اضافه زنگ ادبیات را صرف نقد شعر و داستانهای کوتاه میکرد. نقد و بحثها باعث شد تا به این دورهها علاقهمند شوم. همراه با همکلاسیها درباره آثار صحبت میکردیم و بعد نقد نقادهای معروف را میخواندیم. در این مسیر مدیر دبیرستان، آقای محمد عبداللهیان را به من معرفی کرد و ایشان مشاور و راهنمای من در این مسیر شدند. آقای عبداللهیان ویراستار یکی از انتشاراتیهاست. هفتهای یک جلسه با ایشان درباره نماد، نشانه و دیدگاه نویسندگان مختلف صحبت میکردم و با راهنمایی ایشان، کتابهای داستان را برای نقد در جشنواره انتخاب میکردم.
او به تدریس علاقه دارد و مایل است که در دانشگاه فرهنگیان تحصیل کند. میگوید تأثیر یک آموزگار را در زندگی دیدم و میخواهم به همین اندازه مؤثر باشم. او دوست دارد وارد حرفه ویراستاری شود و بهعنوان کارشناس ادبی نیز با مجلات ادبی همکاری کند. میگوید: رشتههای ادبی بهخصوص فعالیت در حوزه نویسندگی و نقد نیاز به حمایت بیشتری دارد. بسیاری از نویسندگان ما نمیتوانند از این رشته کسب درآمد کنند، درحالیکه این رشتهها بر رشد ادبیات ما تأثیرگذار هستند.